استارتاپ ها در سالهای اخیر به یکی از عوامل موثر در توسعه اقتصادی کشورها تبدیل شدهاند. استارتاپ یک اصطلاح جدید با عمر کمتر از 20 سال است که به معنی کسبوکار تازه و نوآورانه است و با سرعت زیاد رشد میکند تا به افزایش رفاه اقتصادی جامعه کمک میکند و به سودآوری میرسد. پس به جلسه هفتم از مدرسه اقتصاد خوش آمدید!
استارتاپ چیست؟
استارتاپ یک کسب و کار نوپا و خلاقانه است که با یک ایده جدید و یک بیزنس مدل شروع به فعالیت میکند. هدف این کسب و کار ارائه یک محصول یا خدمت جدید یا بهبود شیوههای قدیمی با روشهای نوین است. استارتاپها معمولا در حوزههای تکنولوژیک و نوآورانه فعال هستند و پتانسیل رشد سریع و سودآوری زیادی دارند. البته طی سالهای اخیر، مفاهیم تیمسازی، جذب سرمایه و ورود به بازار به سبک استارتاپ در حوزههای دیگری مثل سلامت و بهداشت، نانو، ارز دیجیتال و… تجلی یافته است.
کسب و کارهای خلاقانه و استارتاپ از چه زمانی به وجود آمدند؟
تاریخچه کسب و کارهای خلاقانه از سال ۱۹۱۱ میلادی آغاز شده است که با راه اندازی شرکتهای ساکن Silicon Valley شروع شد. این شرکتها با استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته، محصولات نوآورانهای را در حوزههای مختلف ارائه دادند. بعضی از این شرکتها به بزرگترین شرکتهای دنیا تبدیل شدند، مثل IBM، HP، Apple و Google.
بعد از جنگ جهانی دوم، با رشد صنعت هوافضا و دفاع، نیاز به تکنولوژیهای جدید بیشتر شد و کسب و کاهای زیادی در این زمینه فعال شدند. مثلاً Fairchild Semiconductor که در سال ۱۹۵۷ تأسیس شد و اولین ترانزیستور تجاری را ساخت.
در دهه ۸۰ میلادی، با ظهور کامپیوترهای شخصی و فراگیر شدن تدریجی اینترنت، استارتاپهای زیادی در حوزههای نرم افزار، بازی، ارتباطات و خدمات آنلاین شکل گرفتند. مثلاً Microsoft، Oracle، Electronic Arts و Yahoo. درادامه این مسیر و در دهه ۹۰ میلادی، با پیدایش فناوری وب ۲٫۰ و شبکههای اجتماعی، مفاهیم اولیه استارتاپ شکل گرفت و کسب و کارهای خلاقانه در حوزههای محتوا، تجارت الکترونیک، تبلیغات و خلاقیت فعال شدند. مثلاً Amazon، eBay، Google و Facebook.
اما در دهه جاری، با رشد تلفن همراه هوشمند و اینترنت اشیاء، استارتاپهای جدیدی در حوزههای هوش مصنوعی، امنیت سایبری، پزشکی و خودرو فعال شدهاند. مثلاً Uber، Airbnb، Spotify و Tesla.
برخلاف کسب و کار سنتی که بر پایه قوانین و الگوهای مشخص عمل میکند، استارتاپ بر پایه آزمون و خطا عمل میکند. استارتاپها در فضای ابهام و عدم قطعیت فعال هستند و با تولید نسخههای آزمایشگاهی (MVP)، بازخوردهای مشتریان را جمع آورده و براساس آنها تغیرات لازم را در محصول یا خدمات خود اعمال میکنند.
مدرسه اقتصاد: امتیازات و چالشهای تغییر شغل در 40 سالگی
بیاموزیم: نحوه انتشار آگهی ملک در دیوار (مخصوص صاحبان ملک)
بیاموزیم: بهترین نکات برای ثبت آگهی ملک در دیوار
مدرسه اقتصاد: 9 عادت برتر برای رشد فردی
مدرسه اقتصاد: معرفی بهترین اپلیکیشن های برنامه ریزی و مدیریت پروژه شخصی
مدرسه اقتصاد: معرفی بهترین ابزارهای مدیریت پروژه ایرانی و کاربردهای آن
مدرسه اقتصاد: معرفی بهترین ابزارهای مدیریت پروژه و کاربردهای آن
مدرسه اقتصاد: شاگرد اولهای دنیای کسب و کار
یک استارتاپ چه ویزگیهایی باید داشته باشد؟
استارتاپها چند ویژگی عمومی دارند که آنها را از کسب و کارهای سنتی متمایز میکنند. این ویژگیها عبارتند از:
- نگرش رشد: استارتاپها به دنبال رشد سرعت بالا و تصرف بازار هستند و برای این منظور از تکنولوژی، نوآوری و خلاقیت استفاده میکنند.
- اشتیاق محور و رویایی بودن: استارتاپها با اشتیاق و علاقه زیاد به ایده خود کار میکنند و رویای تغییر دادن دنیا را دارند.
- عشق به تغییر و تحول: استارتاپها در فضای ابهام و عدم قطعیت فعال هستند و با آزمون و خطا به دنبال کشف و اعتبارسنجی محصول، بازار، مشتری، رقابت و مدل کسب و کار خود هستند.
- سرشار بودن از خلاقیت و نوآوری: استارتاپها با ارائه محصولات یا خدمات جدید یا بهبود شیوههای قدیم با روشهای نوین، ارزش جدید برای مشتریان خود ارائه میدهند.
- اجرای سریع: استارتاپها با سرعت زیاد عمل میکنند و با تولید نسخههای آزمایشگاه (MVP)، بازخوردهای مشتریان را جمع آورده و براساس آنها تغیرات لازم را در محصول یا خدمات خود اعمال میکنند.
پارامترهای لازم برای موفقیت یک استارتاپ
اما هر استارتاپ جدا از اینکه باید از یک سری قواعد کلی پیروی کند، میبایست دو پارامتر مهم تکرارپذیری و میاسپذیری را دارا باشد تا به موفقیت نسبی دست پیدا کند.
-
تکرارپذیری:
تکرارپذیری یعنی قابلیت تولید و ارائه یک محصول یا خدمت با کیفیت و استاندارد ثابت به بازار. این قابلیت به استارتاپها کمک میکند تا اعتماد و رضایت مشتریان را جلب کنند و بازخوردهای مثبت دریافت کنند. تکرارپذیری نشان دهنده این است که استارتاپ یک فرآیند روان و بهینه برای تولید و تحویل محصول یا خدمات خود دارد و نیاز به تغییرات کم در آن دارد.
-
مقیاسپذیری:
مقیاسپذیری یعنی قابلیت افزایش تولید و ارائه یک محصول یا خدمت با حفظ کیفیت و استاندارد ثابت به بازار. این قابلیت به استارتاپها کمک میکند تا سهم بازار بالاتر، درآمد بالاتر و سودآوری بالاتر داشته باشند. مقیاسپذیری نشان دهنده این است که استارتاپ یک فرآیند قابل تغییر و تطبیق با نوسانات بازار برای تولید و تحویل محصول یا خدمات خود دارد و نیاز به هزینههای کم در آن دارد.
به طور خلاصه، تکرارپذیری و مقیاس پذیری به استارتاپها اجازه میدهند تا با کمترین هزینه، بالاترین کارایی را داشته باشند. این دو مولفه باعث میشوند که استارتاپها بتوانند رقابت را شکست داده و در بازار پایدار شوند. برای رسیدن به این دو مولفه، استارتاپها باید فرآیندهای خود را به صورت لاغر (Lean) طراحی کنند و با استفاده از روشهای آزمون و خطا، به بهبود مستمر بپردازند.
مقالات ویکی پرند را در ویرگول بخوانید
انواع استارتاپ متناسب با نیاز بازار
اگر تا به اینجای مدرسه اقتصاد، علاقهمند به راهاندازی یک استارتاپ شدهاید، جدا از تمامی مواردی که پیشتر گفتیم، نکته مهم دیگری را نیز باید در نظر داشته باشید. پایش و شناخت نیاز بازار و کاربرها، جهت ایده شما را مشخص میکند بنابراین در این قسمت از کلاس هفتم مدرسه اقتصاد، به معرفی پرطرفدارترین استارتاپهای بازار کار میپردازیم.
-
استارتاپ مستقل و کوچک (Indie Startup)
زمانی که شخصی به صورت تک نفره تصمیم به راهاندازی یک کسب و کار کوچک با سرمایه اندک میگیرد، یعنی وارد یک فضای کسب و کار مستقل شده است. البته در این نوع استارتاپ نباید درباره محصول و یا خدمت ارائه شده نسبت به یک فعالیت تک نفره بزرگنمایی شود چون انتظارها از کیفیت و حجم خدمات بسیار بالا خواهد رفت.
-
استارتاپ بزرگ با سهم ارزش بالا (Most Valuable Startup)
علاوهبر استارتاپهایی که با سرمایههای شخصی برای بازارهای کوچک راهاندازی میشوند، کسب و کارهایی با آزمایشگاههای تحقیق و توسعه بزرگ، ارزش سهام بالا و هدفگذاریهای دراز مدت وجود دارند که معمولا در بازار کار خود، نقش تعیینکننده را ایفا میکنند. یکی از جدیدترین نمونههای استارتاپهای بزرگ، کمپانی OpenAI است که خالق هوش مصنوعی ChatGPT میباشد.
-
استارتاپ گسترشپذیر (Scalable Startup)
شاید استارتاپ شما وقتی در نقطه صفر قرار دارد، با سرمایه اندک شخصی بنیان گذاشته شده باشد، اما هدف شما و شخصیت ایده شما، پتانسیل بزرگ شدن در ابعاد یک تجارت جهانی را داشته باشد. معمولا کمتر استارتاپی استعداد آن را پیدا میکند که به بازار بورس راه پیدا کند اما اگر همچین اتفاقی رخ دهد، یعنی آن استارتاپ به بلوغ رسیده و پتانسیل آن را داشته تا توجه سرمایهگذاران و سهامداران محلی را جذف کند. اما پلهی بعدی این استارتاپ، خارج شدن از بازار محلی و قدم گذاشتن در ابعاد جهانی است. این یعنی یک کسب و کار گسترشپذیر.
-
استارتاپ اجتماعی (Social Startup)
وقتی هدف یک کسب و کار نوپا، تنها محدود به منافع شخصی بنیانگذاران یا سهامداران نباشد بلکه در کوشش ایجاد پویش اجتماعی و خدماترسانی عمومی باشد، یعنی یک استارتاپ اجتماعی شکل گرفته است. به طور مثال، ایجاد یک پلتفرم آنلاین برای دسترسی رایگان به منابع علمی معتبر در کشورهای محروم و دورافتاده و یا یک نرمافزار مشوق اجتماعی برای معرفی و عرضه بهتر مواد غذایی ارگانیک بدون واسطه به مردم جهان. در این صورت عموم مردم از طریق کمکهای مالی خیرخواهانه و جمع سپاری مالی، به بزرگ شدن استارتاپ اجتماعی کمک میکنند.
-
استارتاپ قابل فروش
برخی بنیانگذاران اولیه استارتاپها با شناخت به توانایی و استعداد ایده خود، به این باور میرسند که سرمایه اولیه کسب و کارشان، پاسخگوی نیازهای گسترش آن نخواهد بود. بنابراین یکی از اهداف اولیه استارتاپ خود را به نحوی طراحی میکنند که در اولین نقطه امن خود، قابلیت فروش به صاحبان کسب و کارهای بزرگتر را داشته باشد. در این صورت هم کسب و کارشان به حیات خود ادامه میدهد و علاوهبر آن، پتانسیل رشد و بزرگ شدن را خواهد داشت.
مدرسه اقتصاد: امتیازات و چالشهای تغییر شغل در 40 سالگی
بیاموزیم: نحوه انتشار آگهی ملک در دیوار (مخصوص صاحبان ملک)
بیاموزیم: بهترین نکات برای ثبت آگهی ملک در دیوار
مدرسه اقتصاد: 9 عادت برتر برای رشد فردی
مدرسه اقتصاد: معرفی بهترین اپلیکیشن های برنامه ریزی و مدیریت پروژه شخصی
مدرسه اقتصاد: معرفی بهترین ابزارهای مدیریت پروژه ایرانی و کاربردهای آن
مدرسه اقتصاد: معرفی بهترین ابزارهای مدیریت پروژه و کاربردهای آن
مدرسه اقتصاد: شاگرد اولهای دنیای کسب و کار
آماده شدن برای راهاندازی یک کسب و کار
البته قطعا تنوع انواع استارتاپها و کسب و کارهای نوپا بسیار بیشتر از موارد ذکر شده است که قطعا با تجربه شما با ورود به این فضا، شناخت بیشتری پیدا خواهید کرد.
جدا از تمامی مفاهیم استاندارد یک استارتاپ، اگر مشتاق هستید تا ایده خود را به یک کسب و کار تبدیل کنید، باید به تعاریف بومی نیز توجه داشته باشید. از جایی که در ایران از هر واژه تعابیر و تفاسیر بسیار زیاد و حتی متفاوت از سایر کشورها بیان میشود، باید شرایط جوی بازار کسب در زمان راهآندازی استارتاپ را در نظر داشته باشید.
همچنین مفهوم ریسک و استارتاپ، به همدیگر گره خوردهاند؛ عدم پیشبینی پذیری اقتصاد در ایران، یکی از بزرگترین ریسکهای راهاندازی کسب و کار نوپا است. اما حفظ امید و واقعبینی از ابزارهای مهم یک رهبر تیم استارتاپی است. همچنین توصیه میکنیم راهنمای راهاندازی یک کسب و کار از نقطه صفر را در مدرسه اقتصاد مطالعه نمایید.
حال شما در انتهای جلسه هفتم مدرسه اقتصاد، خود را یک مدیر لایق و ریسک پذیر برای راهاندازی استارتاپ شخصی خود از نقطه صفر میدانید؟
منبع: اختصاصی ویکی پرند